امام زادگان منحرف
جهان قبل از اسلام به خصوص عرب جاهلی که ارزشهای انسانی درآن محو شده بود و هر کسی طبق ذوق وسلیقه خود ضد ارزشها را ملاک برتری قرار داده بودند،یکی از ملاکهای برتری نسب بود و تفاخر به نسب معمول و مرسوم بود. دین مقدس اسلام با ملاک قرار دادن تقوا تمام ضد ارزشها را از اعتبار ساقط نموده وبا اعلام منشور جهانی خویش «يا أَيُّهَا النَّاسُ إِنَّا خَلَقْناكُمْ مِنْ ذَكَرٍ وَ أُنْثى وَ جَعَلْناكُمْ شُعُوباً وَ قَبائِلَ لِتَعارَفُوا إِنَّ أَكْرَمَكُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقاكُمْ إِنَّ اللَّهَ عَلِيمٌ خَبِيرٌ.»يعنى گردانيديم شما را طوايف متفرقه تا يكديگر را بشناسيد و بدانيد كه همه از يك اصليد نه آن كه بر يكديگر تفضل و تكبر كنيد به علو نسب. [1][سوره الحجرات(49): آيه 13] با قرار گرفتن این ملاک در سر لوحه امتیازات بشری تمام امتیازات دست ساخته بشری که به دست فرصت طلبان و زور گویان ساخته شده بود از اعتبار ساقط شده وامتیازهای قبیلوی ونژادی و مالی وزور وزر به قبرستان تاریخ فرستاده شد.
عده ای ازاین فرصت طلبان نیز از انتساب به رسول اکرم وائمه معصومین سوء استفاده نموده وخود را در کنار یکی از امامان معصوم مطرح نمودند ولی با معیار که قرآن کریم وسنت وسیره نبوی از ارزش انسانها به دست مردم وامت اسلامی داده بود کار آنها به جای نرسید بلکه با مقابله ائمه وبرخورد قاطع آنها از جامعه اسلامی حذف گردیدند. گرچه تعداد امام زادگان منحرف زیاد است ولی دراین مقاله به تعدادی ازآنها اشاره می شود.
- حسن افطس
این شخص مشهور به حسن افطس فرزند علی اصغر پسر امام سجاد بود ولی کار او به جای رسید که با کارد بزرک به پسر عمویش امام صادق حمله کرد. هنگامیکه امام صادق (ع) در بستر شهادت قرار گرفت وصیت کرد هفتاد دینار به حسن افطس بدهند سالمه کنیز حضرت عرض کرد اوبه شما حمله کرد و خواست شما را بکشد! آیا به چنین کسی پول بدهیم؟ امام در جواب فرمود: آیا مشمول این آیه نباشیم که خداوند فرمود: «الَّذينَ يَصِلُونَ ما أَمَرَ اللَّهُ بِهِ أَنْ يُوصَلَ وَ يَخْشَوْنَ رَبَّهُمْ وَ يَخافُونَ سُوءَ الْحِسابِ »رعد(21صاحبان اندیشه کسانی اند که پیوندهای را که خداوند به برقراری آن امر کرده برقرار می کنند و از پروردگار شان و از سختی حساب روز قیامت بیم دارند..
- عبد الله افطح
عبد الله افطح فرزند بزرک امام صادق(ع) بود و به ناحق ادعای امامت کرد وموسس گروه فطحیه گردید، امام صادق علیه السلام به فرزندش امام موسی بن جعفر فرمود : برادرت عبد الله به جای من می نشیند وادعای امامت می کند با او نزاع مکن زیرا او اول کسی است که به من می پیوندد.او پس از هفتاد روز از دنیا رفت.
3 - محمد ابن اسماعیل بن امام صادق وعلی بن اسماعیل
این هردو چنان انحراف یافتند که نزد هارون خلیفه سفاک عباسی رفته از امام صادق علیه السلام بدگویی نمودند و هارون را تحریک برعلیه امام نمودند، [2]
4- محمد ابن جعفر
این شخص عموی امام رضاء علیه السلام است و با مامون رابطه ای دوستی داشت. امام رضاء در باره او فرمود:«هرگز با او در زیر یک سقف نمی نشینم» و با او قطع رابطه کرد.
او ابتدا بر علیه مامون شورش کرد و مردم را بسوی خود خواند و ادعای امامت کرد. وقتی قیام او را سرکوب کردند او را به خراسان نزد مامون آوردند. محمد لباس سیاه پوشید و بالای منبر رفت وخود را ازمقام امامت خلع کرد و گفت: مقام امامت حق مامون است و من حقی ندارم.[3]
5- ابراهیم بن موسی الکاظم(ع)
ابراهیم پسر امام کاظم برادر حضرت رضاء علیه السلام بود که فریب افراد مرموزی را خورد و با اینکه امام کاظم از دنیا رفته بودمی گفت: زنده است وقتی امام رضاء علیه السلام این حرف را شنید فرمود: «موسی بن جعفر از دنیا رفت چنانکه پیامبر از دنیا رفت»امام افزود: با اینکه هزار دینار بدهکاری او را داده ام ، باز چنین ادعای می کند، شنیده اید که یوسف از برادرانش چه کشید!من هم از برادرانم چنین رنج می برم.[4]
6- زید النار
ایشان برادر حضرت رضاء در بصره بر ضد مامون قیام کرد، و خانه های منسوب به عباسیان را به آتش کشید ازاین رو وی را زید النار گویند زید «آتش افروز» این شخص امامت حضرت را قبول نداشت وبرآن اعتراض می کرد و مردم را بسوی خود دعوت می کرد. دستگاه او توسط قوای مامون درهم ریخت او را دستگیر کردند و به خراسان بردند، مامون او را به حضور امام فرستاد و او را به خاطر حضرت بخشید و آزاد کرد. امام سخنانی به او فرمود: و بعد سوگند یاد کرد که دیگر با او سخن نگوید.[5]
امام به او فرمود: سخن جاهلان کوفه ترا مغرور ساخته که گویند: آتش دوزخ برفرزندان فاطمه حرام است! این سخن مخصوص حسن وحسین است. اگر تو گمان کنی با گناه وارد بهشت می شوی وموسی بن جعفر نیز با اطاعت خداوارد بهشت شودپس تو در پیشگاه خدا گرامی تر از موسی بن جعفر هستی.!سوگند بخدا که هیج کس به پاداشی که در پیش گاه خدا است نمی رسد مگر به خاطر اطاعت از خدا! تو گمان می کنی با معصیت خدا به آن پاداش می رسی ؟! بد گمان می کنی.زید گفت من برادرت وپسر پدرت هستم. امام فرمود: تا وقتی از خدا اطاعت کنی برادر من هستی، حضرت نوح در باره فرزندش فرمود: « پروردگارا پسرم از خاندان من است پس اورا از عذاب نجات بده و وعده تو در مورد نجات خاندانم حق است و تو از همه حکم کنندگان برتری»خداوند به او فرمود: «انه لیس من اهلک انه عمل غیر صالح».[6]بنا براین خداوند پسر نوح را به سبب گناهش، از فرزند نوح بودن خارج ساخت.آن که اطاعت از خداوند نکند از ما نیست.[7]
7- جعفر کذاب
وی یکی از فرزندان امام هادی می باشد و از افراد منحرف وگمراهی بود که نهایت اذیت و آزار را هم به امام هادی رسانیده وهم برادرش امام حسن عسکری (ع) را اذیت می کرد.
جعفر به حب مقام و دنیا پرستی معروف بود. اکثر عمر را با افراد پست واشخاص بی بند و بار و هوسباز وعیاش می گذراند.در ظاهر وا نمود می کرد امامت امام حسن عسکری را قبول دارد ولی بعد از وفات امام حسن عسکری ادعای امامت کرد و مردم را به اطاعت از خود فرا خواند او خواست به جنازه ای امام نماز بخواند حضرت حجت علیه السلام با این که کودک بود او را منع نموده خود نماز امام را خواند.[8] وهمین پیش بینی در کلام رسول خدا نیز آمده بود که امام سجاد از پدرش و او از جدش رسول خدا نقل کرد: «هنگامیکه فرزند جعفر بن محمد بن علی بن الحسین متولد شود اسم او را صادق بگذارید؛ زیرا به زودی درمیان فرزند زادگان او شخصی به همین نام متولد می شود که به ناحق ادعای امامت می کندو «جعفر کذاب» نامیده می شود.[9]در روایت دیگر پس از بیان مطالب فوق چنین آمده است: امام سجاد گریه شدیدی کردسپس فرمود: گویی جعفر کذاب را می نگرم که طاغوت عصرش اورا مامور جستجوی ولی خدا {حضرت مهدی} نموده است او به جستجو می پردازد و به سبب جهل به ولادت حضرت مهدی خود راوکیل برادرش بر حرم او وانمود می کند، در حالیکه حریص به قتل ولی خدا {حضرت مهدی}در صورت یافتن او است؛ به طمع این که میراث پدرش را تصاحب کند.[10]
پاسخ نامهی حضرت مهدی(ع)
محدث بزرک شیخ کلینی از اسحاق بن یعقوب نقل می کند:
توسط «محمد ابن عثمان بن عمری » دومین نائب خاص امام زمان نامه ای مشتمل بر چند سوال از جمله راجع به جعفر کذاب نوشتم.جواب چنین آمد:{اما ما سالت عنه- ارشدک الله و ثبتک و وقاک من امر المنکرین لی من اهل بیتنا و بنی عمنا فاعلم انه لیس بین الله عزوجل وبین احد قرابة ومن انکرنی فلیس منی و سبیله سبیل ابن نوح، واما سبیل عمی جعفر وولده فسبیل اخوة یوسف.[11] اما آنچه پرسیده ای خدا ترا هدایت کندو ثابت قدم نماید و ترا از شر آنانکه از خاندان ما و پسر عموهای مایند و مرا انکار می کنند، حفظ نمایند! بدان که بین خداوند و احدی تقرب خویشاوندی نیست کسی که مرا انکار نماید ازمن نیست و راه او راه پسر نوح است اما در مورد عمویم جعفر و فرزندانش راه آنان راه برادران یوسف نسبت به یوسف است.در نکوهش جعفر کذاب روایات زیادی نقل شده است که از باب نمونه به بعضی از آنها اشاره می شود.
«قال سمعت الرضا ع يقول من أحب عاصيا فهو عاص و من أحب مطيعا فهو مطيع و من أعان ظالما فهو ظالم و من خذل عادلا فهو ظالم إنه ليس بين الله و بين أحد قرابة و لا ينال أحد ولاية الله إلا بالطاعة»[12]کسی که گناهکاری را دوست بدارد، گناهکار است. کسی که مطیع خدا را دوست بدارد مطیع است. کسی که ستم گری را کمک کند ستم گر است. کسی که عادلی را وا گذارد ظالم است. بین خدا و هیج کس خویشی نیست. هیچ کس به ولایت خدا نمی رسد، مگربوسیله اطاعت از او، خداوند می فرماید:
فَإِذا نُفِخَ فِي الصُّورِ فَلا أَنْسابَ بَيْنَهُمْ يَوْمَئِذٍ وَ لا يَتَساءَلُونَ *فَمَنْ ثَقُلَتْ مَوازينُهُ فَأُولئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ *وَ مَنْ خَفَّتْ مَوازينُهُ فَأُولئِكَ الَّذينَ خَسِرُوا أَنْفُسَهُمْ في جَهَنَّمَ خالِدُونَ [13]*«پس آن گاه كه نفخه صور قيامت دميده شد ديگر نسب و خويشى در ميانشان نماند و كسى از كس ديگر حال نپرسد. پس (در آن روز) هر كه اعمالش سنگين و وزين است آنان رستگارانند. و هر كه اعمالش سبك وزن است آنان كسانى هستند كه نفس خويش را در زيان افكنده، به دوزخ مخلد خواهند بود. (103)آتش دوزخ صورتهاى آنها را مىسوزاند و در جهنم، زشت منظر خواهند زيست.
مانمی توانیم بگوییم که امامان در تربیت فرزندان کوتاهی داشته است واز این جهت فرزندان شان به انحراف کشیده شده اند. زیرا عواملی زیادی می تواند در انحراف افراد موثر باشد چنانکه امام رضاء علیه السلام به آیه 46 سوره هود که در باره فرزند نوح است استشهاد نموده است.ومی توان از باب نمونه به عده ای از این عوامل اشاره کرد.
1- نقش مادر در زندگی فرزند
گاهی پدر خوب است اما مادر آن لیاقت وشایستگی لازم را برای تربیت درست فرزند ندارد، از باب نمونه پدری در خوردن غذای حلال مواظبت دارد ولی مادر احتیاط لازم را مراعات نمی کند. پدر از نظر علمی ومعنوی در سطح عالی قرار دارد اما مادر چنین نیست وگاهی هم شاید عکس قضیه در طرف مادر باشد. بنا براین وضعیت پدر و مادر بحیث مقتضی یا علت ناقصه در سرنوشت افراد دخیل است و برهمین اساس تاکید ائمه برای انتخاب همسر خوب و شایسته، در تمام بیانات شان به چشم می خورد.گرچه باز هم در زندگی امامان زنانی مثل همسر امام حسن (ع) که باعث قتل وی گردید. وام الفضل همسر امام رضاء (ع) که موجبات قتل ایشان را فراهم ساخت و در زندگی زنان پیامبران همسر نوح ولوط ضرب المثل است و در قرآن کریم آمده است.
در جنگ جمل نیز وقتیکه امیر مومنان به فرزندش محمد حنفیه دستور حمله داد وایشان را دید که کندی می کند.امام با قائمه شمشیر بر او زد و فرمود: « رگ ارثی از مادرت به تو رسیده است »[14]
2-حسادت
حسادت در بنی آدم از صفات رزیله ای است که موجبات بسیاری از گرفتاریهای افراد گردیده است واین قضیه در داستان فرزندان یعقوب به طور وضوح دیده می شود ودر فرزندان حضرت آدم علیه السلام نیز که منجر به قتل هابیل گردید. در روایتی از امام سجاد علیه السلام که از رسول خدا روایت شده در مورد جعفر کذاب نیز به این مساله اشاره شده است «والحاسد لاخیه» نسبت به برادرش امام عسکری حسادت ورزید.امام صادق (ع)فرمود: «لیس منا الا وله عدو من اهل بیته»همه افراد خاندان ما دشمنی در میان بستگان دارد.شخصی گفت: بعضی از نوادگان حضرت نمی دانند امامت ازآن کیست. امام صادق (ع) فرمود: «بلی و لکن یمنعهم الحسد» [15]چرا می دانند ولی حسادت آنان را از پذیرفتن حق باز می دارد.حسادت چنان انسان را منحرف می کند که حتی پسر امام معصوم را به گناه وادعای باطل وا می دارد.ازاین رو امام علی علیه السلام در یکی از سخنان خویش هشدار می دهد ومی فرماید:« الحسد راس العیوب»[16]حسادت سرچشمه زشتیها است.
3- جاه طلبی
یکی دیگر ازعوامل انحراف امام زادگان وابستگی به مقام و جاه طلبی است عبد الله افطح پسر امام صادق(ع) می دانست برادرش امام موسی بن جعفر امام است ولی جاه طلبی باعث می شود که بگوید چون من پسر بزرگ امام هستم بنا براین جانشین پدرم هستم ایشان چنین ادعای کرد ولی چون دوران بسیار کوتاهی داشت این ادعا بجای نرسید.
جعفر کذاب نیز می دانست قبای امامت به جان او نمی آید ولی نتوانست خود را قانع نماید ومنکر وجود حضرت مهدی گردید این فرد نیز عمر بسیار کوتاهی داشت و مایه عبرت دیگران گردید.
4- پول پرستی
یکی از عوامل انحراف پول پرستی وزیاده خواهی است که موجب گمراهی افراد زیادی گردیده وباعث خسران دین ودنیا گردیده است. محمد ابن اسماعیل پسر امام صادق (ع) به بغداد رفت ونزد خلیفه سفاک عباسی رفت وسعایت از موسی بن جعفر کرد و هارون را بر ضد امام تحریک نمود هارون صد هزار درهم برایش فرستاد ولی او نتوانست ازآن پول مصرف نماید وبه بیماری ذّبحه مبتلاشد.برادر او علی بن اسماعیل نیز همین درد را داشت. امام برای او سیصد دینار و چهار هزار درهم توسط برادرش محمد بن جعفر فرستاد و برایش پیام داد: «پول را به عنوان خرج سفر باخود ببر و فرزندانم را یتیم مکن» او نمک نشناسی کرد و نزد هارون رفت و اورا برعلیه امام تحریک نمود. هارون برایش دوصد هزار درهم جایزه داد .لی طولی نکشید که به مرض بد دچار شد وقتی پولها را برایش آوردند گفت: «پولهارا چه کنم با این که درحال جان کندن هستم».[17]
5- هم نشین بد
گاهی همه وسایل تربیت خوب مهیا است ولی هم نشین بد در زندگی انسان تاثیر گذار است چنانکه گفته اند: پسر نوح با بدان بنشست * خاندان نبوتش گم شد. در قرآن کریم نیز به تاثیر هم نشین بداشاره شده است. وَ يَوْمَ يَعَضُّ الظَّالِمُ عَلى يَدَيْهِ يَقُولُ يا لَيْتَنِي اتَّخَذْتُ مَعَ الرَّسُولِ سَبيلاً (27)يا وَيْلَتى لَيْتَني لَمْ أَتَّخِذْ فُلاناً خَليلاً.[18] (28)
و آن روزى است كه مردم ستمگر دست حيرت و ندامت بدندان گزيده و ميگويند اى كاش بسوى پيغمبر اكرم راهى ميداشتم و دوستى و پيروى او را مىپذيرفتم (27)واى بر من اى كاش آن نابكار و فاسق را بدوستى خود برنميگزيدم (28)و آن روزى است كه مردم ستمگر دست حيرت و ندامت بدندان گزيده و ميگويند اى كاش بسوى پيغمبر اكرم راهى ميداشتم و دوستى و پيروى او را مىپذيرفتم (27)واى بر من اى كاش آن نابكار و فاسق را بدوستى خود برنميگزيدم (28)امیر مومنان نیز دریکی از بیانات خویش می فرماید:«ایاک و معاشرة الاشرار فانهم کا النار مباشرتها تحرق» از معاشرت با بدان دوری کن آنها مانند آتشند نزدیک شدن به آنها می سوزانند
نتیجه
آنچه از مطالب فوق به دست می آید نکات مهم است که حقیقت بسیار ارزشندی از آن بدست می آید.
1- عواملی زیادی می تواند وجود داشته باشد که فرزندان، شخصیت های بزرکی مثل خود آنها نباشد. این موضوع در طول تاریخ زیاد اتفاق افتاده وقرآن کریم نیز به این مساله تصریح می کند.«و تخرج الحی من المیت و تخرج المیت من الحی» [19]خداوند زنده را از مرده و مرده را از زنده خارج می سازد.معنایش این است که خداوند قادر است از مرده ها زنده معنوی واز زنده ها مرده معنوی بسازد. همین معنا در فرمایشات نبی اکرم در «در المنثور» ذیل آیه شریفه بیان شده است. بنا براین قانون وراثت یک قانون قطعی التحقق نمی تواند باشد. کافر زاده با اراده ای قوی می تواند مومن شود و بالعکس.مومن زاده ای در اثر غفلت وغرور ممکن است دست خوش انحراف شود.
2- احترام سادات به عنوان فرزندان رسول لازم است ولی در اسلام پیوند مکتبی به مراتب بالاتر از پیوند نسبی است و بر همین اساس سلمان اهل بیت می شود وبلال عزیز. وابالهب مطرود وملعون می شود.امیر مومنان در یکی از حکمتهای نهج البلاغه می فرماید:« وَ قَالَ ع إِنَّ أَوْلَى النَّاسِ بِالْأَنْبِيَاءِ أَعْلَمُهُمْ بِمَا جَاءُوا بِهِ ثُمَّ تَلَا إِنَّ أَوْلَى النَّاسِ بِإِبْراهِيمَ لَلَّذِينَ اتَّبَعُوهُ وَ هذَا النَّبِيُّ وَ الَّذِينَ آمَنُوا الْآيَةَ ثُمَّ قَالَ إِنَّ وَلِيَّ مُحَمَّدٍ مَنْ أَطَاعَ اللَّهَ وَ إِنْ بَعُدَتْ لُحْمَتُهُ وَ إِنَّ عَدُوَّ مُحَمَّدٍ مَنْ عَصَى اللَّهَ وَ إِنْ قَرُبَتْ قَرَابَتُهُ »[20]دوست محمد(ص)کسی است که خدا را اطاعت کند؛ هرچه پیوند نسبی او دور باشد. دشمن محمد کسی است که خدا را اطاعت نکند ؛ هر چند پیوند نسبی او نزدیک باشد.
3- تربیت صحیح وقتی موثر است که محیط زندگی سالم باشد والا در محیط نا سالم ممکن است افرادی بسیار قوی هم نتواند مقاومت کند و انسان تحت تاثیر قرار بگیرد. واز این جهت در تعالیم اسلامی اختیار هم نشین مناسب خیلی سفارش شده است .چنانچه در بیان شریفه ای از حضرت زهرا رسیده است«الجار ثم الدار» واین نقش بزرک همسایه را می رساند.